بخش مقالات و نکات علمی

  لیست مقالات به روز رسانی این صفحه ۰۳/۱۲/۱۳۸۷         

.   

جاذبه های میان فردی interpersonal attraction

مجموعه ای از تازه های روانشناسی 

آثار و نتایج ارزشمند عزت نفس  

طلاق خاموش 

تفاوت عشق و هوس 

هیپنوتیزم از بازی تا یک روش درمانی 

آدیسون : بیماری غدد فوق کلیوی 

از راه رسیدن زمستان و افسردگی فصلی 

.

حجاب قدیمی شده!!  

.

مجرد ها بخوانند  

.

خواستگار بی خواستگار ، فقط درس     

.

جدایی والدین شما   

اندوه ، سوگ ، افسردگی یا "غمها"  ( مشکلات عاطفی و روانشناختی )

.

تست شخصیت شناسى

.

تست روانشناسی  

.

افسونگر دیجیتالی  

رنگها چه تأثیری بر سلامت ما دارند 

.

رابطه محبت‌آمیز والدین با فرزندان، زمینه‌ساز بروز خلاقیت در آن‌ه  

.

 نخستین فشارهای روحی رشد مغز انسان را محدود می‌کند 

سوء استفاده عاطفی چیست؟ 

بیماری روانی چیست ؟ 

اختلال وسواس فکری – عملی 

افسردگی چیست و چگونه می توان با آن مقابله کرد؟ 

فشار روانی (استرس )  

بحران خودکشی

کابوس و روان‌شناسی خواب 

.

.  

روانشناسی و تقسم ناپذیری روح 

قرآن و روان‌شناسی  

فراخوان مقاله کنگره بین‌المللی روان‌شناسی کاربردی در ورزش قهرمان  

.


دوستان از این پس مطالب ادبی خود را فقط در بخش ادبی درج نمایید..با تشکر.خرازی افرا
نظرات 36 + ارسال نظر
دوست کوچولو یکشنبه 28 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 08:48 ب.ظ

az in shera bazam benevis kheili ghashangan!!!

دوست کوچولو سه‌شنبه 30 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 04:48 ب.ظ

hichka30 ta hala nafahmide man chejo0ri adamiyam,rastesho bekhay khodamam nafahmida:D vase hamin omadam ravan shena30...!l

امیر جمعه 17 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:18 ب.ظ

چرا مطالب اضافه نمیشن؟

دست تنهام....این روزها فقط وقت می کنم . بخش های درس رو به روز کنم.هر کی مطلب داره رو سایت بزنه.تازه باید محیط سایت هم عوض کنم

تی.ام.تی پنج‌شنبه 23 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:03 ب.ظ

سلام آقای افرا موضوعاتی که من تحقیق کردم:

۱-علایم بیماریهای روانی۲-هشت روش موثردر بازسازی حافظه

۳-به نظر من سایت ما عالی ولی تست کم دارد برای همین تست درخت را انتخاب کردم۴-قرص تقویت حافظه۵-تاثیر رنگهابر سلامت

آقای افرا یه پیشنهاد...در کادر بنویسید{خداوندا تو میدانی که

انسان بودن وماندن در این دنیا چه دشوار است چه زجری

می کشد آن کس که انسان است واز احساس سرشار است}

؟؟ سه‌شنبه 28 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 06:16 ب.ظ

سلام تی ام تی جون شعرت خیلی قشنگه.من که خیلی خوشم اومد.

این شعرو من نوشتم خانم ؟؟

میرزاده چهارشنبه 6 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 11:57 ق.ظ

سلام دوستان میخواهم البته با اجازه ی مدیر وب هر هفته چند رمز شاد زیستن را برای شما عنوان کنم:

1-سه چیز در زندگی بشر موجب شادی و سعادت است اول مهربانی دوم مهربانی سوم مهربانی ‌‌(هنری جیمز)

2-شاد بودن را باید از بچه ها یاد گرفت آنها کینه ندارند وهنوز دعوا تمام نشده با هم آشتی می کنند (جان رمسی)

3-لبخند انحنایی است که تمامی کجی ها را راست میکند
(پل دیکس)

4-ازمیان عطاهای آسمانی خنده صمیمی ترین آنهاست
(کارل بارت)

سلام. ممنون از مطالب
در صفحه اصلی سایت در بخش کوتاه اما مفید درج شد.
تا زمانی که یه بخش ادبی راه اندازی بشه

طلایی چهارشنبه 6 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 03:54 ب.ظ

سلام
میرزاده جونم خیلی قشنگ بود به کارت ادامه بده موفق باشی

میرزاده شنبه 9 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 09:58 ب.ظ http://mirzadeh-87@yahoo.com

بنده ی خداوند از خداوند گلایه کرد که روی ساحل زندگی من همیشه اثر دو جفت پا دیده میشود اما درست در لحظاتی که من بیش از هر زمانی به تو نیاز داشتم فقط اثر یک جفت پارا دیدم خداوند لبخند زد وفرمود:(درآن لحظات من تورا در آغوش گرفته بودم رد پایی که دیدی متعلق به من بود نه تو)

میرزاده شنبه 9 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 10:21 ب.ظ http://mirzadeh-87@yahoo.com

سلام آقای افرا خسته نباشید با اجازه ی شما من باز هم با مطالب جدید اومدم...

۱-آتش طلا را می آزماید وناملایمات انسانهای شجاع را
(سنکا)

۲-نیمی از شکست های زندگی ازاین امر ناشی میشود که وقتی اسب آدم در حال خیز برداشتن است دهنه ی آن را می کشیم (جولیوس هر)

زینب یکشنبه 10 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 12:09 ب.ظ http://zab-870@yahoo.com

از ساعت متنفرم
از این اختراع غریب بشر
که مدام جای خالی حضورت را
به رخ دلتنگی های تنهایم میکشد.

به ساعت عشق می ورزم
از این اختراع غریب بشر
که لحظه های با تو بودن را به یادم می آورد.

میرزاده یکشنبه 10 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 12:32 ب.ظ http://MIRZADEH-87@yahoo.com

سلام زینب جونم مطلبت قشنگ بود ادامه بده موفق باشی گلم

زینب یکشنبه 10 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 12:36 ب.ظ http://zab-870@yahoo.com

آنقدر از زندگی دلتنگ و دلگیرم
که روزی هزار مرتبه مرگ خود را آرزو می کنم
اگر زندگی مرگ است و
مرگ زندگی
پس درود به هر مرگ
مرگ بر زندگی

یه کاری نکنید دست به قلم بشم.
چرا انقدر تلخ!!!

مریم یکشنبه 10 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 12:59 ب.ظ

ای معنی انتظار یک لحظه بایست
دیوانه شدم به خاطرت کافی نیست
یک لحظه نگاهم کن و بگو
تکلیف دلی که عاشقش کردی چیست؟

دو بیتی یعنی این...

امیر زرگر یکشنبه 10 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 01:15 ب.ظ

ان هنگام که زندگی همچون ترانه ای جاری می گردد
شاد بودن اسان است اما
ارزش ادمی ان هنگام معلوم می گردد که در هنگام
سختی نیز لبخند بر لب داشته باشد

آدم های بزرگ معمولا یه لبخند بر دارند.

مریم بنایی یکشنبه 10 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 01:30 ب.ظ

می دونی وقتی خدا داشت بدرقه ات می کرد بهت چی گفت ؟
من که می دونم اگه گفتی ؟...... خمار نشید می گم
گفت : جایی که میری مردمی داره که می شکننت غصه نخوری
من همیشه پیشتم ... مواظبتم...
تو کوله بارت عشق می ذارم که ببخشی
قلب می ذارم که جا بدی
اشک می ذارم که همراهیت کنه
و مرگ که بدونی بر می گردی پیشم....

مرگ......

طلایی یکشنبه 10 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 11:45 ب.ظ

سلام آقای افرا خسته نباشین

این طرح جدیدو قشنگی که برای قسمت نظرات گذاشتین خیلی خوبه ُ صد آفرین. براتون آرزوی موفقیت دارم

سلام..
نظر لطف شماست.

زینب سه‌شنبه 12 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 09:54 ق.ظ http://zab870@yahoo.com

...مرگ من روزی فرا خواهد رسید
روزی از این تلخ و شیرین روزها...
ناگهان خوابی مرا خواهد ربود
من تهی خواهم شد از فریاد درد...

<<فروغ فرخزاد>>

سلام...
مطالب در بخش ادبی قید کنید.(اخبار)
با تشکر

میرزاده سه‌شنبه 12 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 09:59 ق.ظ http://mirzadeh-87@yahoo.com

سلام مدیر وب خسته نباشید

۱-خشونت را در ذهن خود پنهان کنید جایی که به آن تعلق دارد
(بربن آلدیس)

۲-انتقام همیشه مایه لذت یک ذهن حقیر وضعیف و ناتوان است
(جو وخال)

۳-اندوهگین بودن یک انسان خوب گستاخی در برابر خداوند است
(ادوارد یانگ)

سلام...
مطالب در بخش ادبی قید کنید.(اخبار)
با تشکر

میرزاده سه‌شنبه 12 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 10:04 ق.ظ http://mirzadeh-87@yahoo.com

سلام زینب خانم مطالبت قشنگه ولی خیلی غمگینه لطفا مهربونتر بنویس به صورتی که جملاتت بوی امید داشته باشد


با تشکر

مریم بنایی سه‌شنبه 12 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 10:09 ق.ظ

زینب جان چرا اینقدر درباره مرگ می نویسی حالا من نوشتم
منظورم دیگه اخرش بود یعنی بعداز یه زندگی خوب

مریم بنایی سه‌شنبه 12 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 10:18 ق.ظ

می گویند آدمها به اندازه رویاهایشان پرواز می کنند
گاهی فکر می کنم آنها که اوج می گیرندو آسمانها
را در آغوش می کشند باید چه رویاهای بزرگ وبلندی
داشته باشند
( باز هم یک جواب یک کلمه ای اما با هزار مفهوم
آره ؟ )

زینب سه‌شنبه 12 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 10:20 ق.ظ http://zab-870@yahoo.com

...ونترسیم از مرگ
مرگ پایان کبوتر نیست
مرگ وارونه ی یک زنجره نیست
مرگ در ذهن اقاقی جاریست
مرگ در آب و هوای خوش اندیشه نشیمن دارد
مرگ در ذات شب دهکده از صبح سخن میگوید
مرگ با خوشه ی انگور می آید به دهان
مرگ مسئول قشنگی پر شاپرک است
مرگ گاه ریحان میچیند
گاه در سایه نشسته به ما مینگرد
و همه میدانیم:
ریه های لذتپر اکسیژن مرگ است.
«سهراب»

مریم بنایی سه‌شنبه 12 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 10:32 ق.ظ

عجب صبری خدا دارد ! اگر من جای او بودم همان یک لحظه اول
که اول ظلم را می دیدم ازمخلوق
بی وجدان جهانرا با همه زیبایی و
زشتی به روی یکدگر ویرانه می کردم
عجب صبری خدا دارد ! اگرمن جای او بودم که در همسایه
صدها گرسنه چند بزمی گرم عیش و
نوش می دیدم نخستین نعره مستانه
را خاموش ان دم بر لب پیمانه می کردم
عجب صبری خدا دارد! اگر من جای او بودم که می دیدم یکی
عریان ولرزان دیگری پوشیده ازصد
جامه رنگین زمین واسمان را واژگون
مستانه می کردم
ادامه دارد...

مریم بنایی یکشنبه 24 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 12:41 ب.ظ

عجب صبری خدا دارد ! اگرمن جای اوبودم نه طاعت
می پذیرفتم نه گوش ازبهراستغفار این
بیدادگرها تیزکرده پاره پاره درکف زاهد
نمایان سجده ی صد دانه می کردم
عجب صبری خدا دارد! اگرمن جای اوبودم برای خاطر تنها یکی
مجنون صحرا گرد بی سامان هزاران
لیلی نازآفرین را کوبه کو آواره ودیوانه
می کردم
عجب صبری خدا دارد! اگرمن جای اوبودم به گرد شمع سوزان
دل عشاق سرگردان سراپای وجود
بی وفا معشوق را پروانه می کردم
ادامه دارد ...

مریم بنایی یکشنبه 24 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 12:47 ب.ظ

نباید دل به دریا زد
نباید بی دلیل پا شد تو گوش
عشق و دنیا زد
اگه چشمای بی جرئت
می گن از شرم و از حرمت
نباید با نبایدها لگد بر بخت و فردا زد ...

مریم بنایی یکشنبه 24 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 01:15 ب.ظ

عمری ست غریب و آسمان دلگیر است
افسوس برای دل سپردن دیر است

هر بار بهانه ای گرفتیم و گذشت
عیب از من و توست عشق بی تقصیر است

مریم بنایی سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 11:58 ق.ظ

خدایا

من در کلبه فقیرانه خود چیزی دارم
که تو در عرش کبریایی ات نداری
من خدایی چون تو دارم و تو چون خود نداری
پس دارا تر از من کیست ؟

برف چین پنج‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1387 ساعت 10:40 ب.ظ

آثار و نتایج ارزشمند عزت نفس:
از دیدگاه اسلام

- پست بودن دنیا در نظر انسان با عزت و عزیز بودن خود در جهان هستی: حضرت علی (ع) در این زمینه می فرماید: " من کرمت علیه نفسه هانت علیه الدنیا[1]" کسی که دارای عزت و کرامت باشد دنیا در نظرش پست و لایق اهانت است. این امر حاصل نمی شود مگر او دنیا را بشناسد و بینش خود را مختص با حیات مادی صرف, نکند بلکه اساس خلقت و جایگاه دنیا را در صحنه گیتی بشناسد و پس از آن مقام عالی انسانیت را که می تواند کسب نماید را بفهمد.

2- عدم ارتکاب معصیت: یکی از پیامدهای عزت نفس در آدمی عدم انجام معصیت است. "من کرمت نفسه لا یهنها بالمعصیه[2]". آن کس که بزرگی و کرامت نفس خود را باور دارد هرگز با پلیدی گناه, پست و موهونش نمی سازد. انسان اگر احساس شخصیت کرد, احساس عزت در او بود, اگر این احساس با معرفت قلبی و یقینی بود, خود را از اطاعت خدا دور نمی کند و به سرپیچی از فرمان خدا دست نمی زند. اصولاً یکی از علت های انجام گناه, احساس بی ارزشی, پوچی و ذلت نفس می باشد از زمینه های روانی گناه, تحقیر, حقارت و کوچکی نفس انسان است و انسان مکرم با شناخت شان خود, دست به گناه نمی زند.

حضرت علی (ع) در این مورد می فرماید: " من شرفت نفسه نزهها عن زله المطالب[3]" کسانیکه شرافت نفسانی دارند دامن خود را به خواهش های پست آلوده نمی کنند.

3- خوار و موهن بودن شهوات نزد انسان های با کرامت: در نهج البلاغه علی (ع) می فرماید:

" من کرمت علیه نفسه هانت علیه شهوته[4]" کسی که شخصیت و کرامت نفس داشته باشد یعنی نفسش برایش عزت و شرف داشته باشد, شهوات و میل های نفسانی در نظرش خوار و پست و کوچک است این بدان معنی نیست که انسان با عزت اصلاً شهوات نداشته باشد بلکه شهوات در تملک و کنترل او باید باشد و از شرعی به ارضای آنها بپردازد به عبارت دیگر میل ها در کف انسان اسیر باشند نه اینکه انسان اسیر و بندی آنها باشد.

امام هادی (ع) می فرماید: "من هانت علیه نفسه فلا تامن شره[5]" بترس از آدمی که خودش برای خودش قیمت ندارد. آدمی که احساس شرافت و کرامت در خود نمی کند از شر او ایمن مباش (مطهری, 1367, ص 202).

4- انجام اعمال نیک: انسان با کرامت انجام اعمال نیک را بر خود واجب می داند: "الکریم مری مکارم افعاله دنیا علیه یقضیه[6]". علی (ع) می فرماید: در نظر انسان شریف نیکوکاری و حسن عمل دینی است که بر ذمه او ست و خود را به اداء آن موظف می داند.

5- عدم تزلزل در برابر سختی ها: انسان با عزت از روح و نفس مطمئنه ای برخوردار است که مسایل و مشکلات نمی تواند آنها را دچار تزلزل و ناراحتی روحی و روانی گرداند و در اصطلاح روان شناسی آستانه تحمل آنها بالا است و با کوچکترین مشکل از جا در نمی روند و لذا حلم و سعه صدر در قبال مشکلات و بالا بردن آستانه تحمل در برابر مشکلات در سایه عزت نفس حاصل می شود.



--------------------------------------------------------------------------------

3- تحف العقول- ص 278

2. غرر الحکم- ص 677

3- غرر الحکم- ص 669

2. سفینه البحار- ص 726- جلد (1) به نقل از الحدیث

3- تحف العقول- ص 513- حدیث 14

4. غرر الحکم- ص 90

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1387 ساعت 10:52 ب.ظ

طلاق خاموش، طلاق روانی و یا همان طلاق عاطفی واژه ای است که در زندگی مدرن امروز بسیار به گوش می خورد آنگونه که گاهی فکر می کنیم تمام زیبایی زندگی مشترک در روزهای اول آن خلاصه شده است. یعنی درست تا وقتی که هر دو طرف برای هم تازگی دارند و به هرنحوی در صدد جلب رضایت هم هستند اما با گذشت زمان و سایه انداختن سختی ها و مشکلات بر زندگی، بی تفاوتی و بی روحی بر زندگی حاکم می شود و آن وقت است که طلاق عاطفی صورت می گیرد.

● جدایی زیر یک سقف
طلاق خاموش یا همان طلاق عاطفی، نوعی از جدایی است که در آن زن و شوهر اگرچه با هم زیر یک سقف زندگی می کنند اما هیچ مهر و محبت و عاطفه ای بین آنها حاکم نیست، در این نوع زندگی، تنها چیزی که زوجین را به هم متصل می کند قراردادی است که در ابتدای زندگی آن را پذیرفته اند، قراردادی که معمولاً هر دو طرف در زمان امضای بند بند موارد آن، مهر و محبتی را در دل احساس کرده اند اما پس از گذشت سالها، اکنون همین رابطه شیرین و گرم به سردی و خاموشی گراییده است.

دکتر محمود دژکام روانشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی طلاق عاطفی را این گونه تعریف می کند «در طلاق عاطفی دو نفر به صورت فیزیکی از یکدیگر جدا نمی شوند، بلکه کنار هم زندگی می کنند و شرایطی بر روابط آنها حاکم است که در طلاق متعارف وجود ندارد.»
وی ادامه می دهد: «این اتفاق می تواند به صورت یک طرفه و یا دو طرفه و به مرور زمان رخ دهد و دوطرف بتدریج متوجه شوند که جذابیت، کشش و علاقه و عاطفه مثبتی که نسبت به هم داشته اند در بین آنها رنگ باخته است.
به عبارتی حساسیت ها، کنجکاوی ها و نگرانی هایی که آنها نسبت به هم نشان می دادند فروکش می کند و باعث ایجاد کرختی در بین آنها می شود و این احساس باعث می شود که همیشه یک طرف نسبت به رفتارهای دیگری شکایت داشته باشد، مواردی مانند درک نشدن، بی توجهی، اشتغال زیاد، تکروی و بی توجهی به نیازها و خواسته های طرف مقابل که معمولاً این شکایت ها بیشتر از جانب زنان نسبت به مردان صورت می گیرد، ضمن آن، که گاهی نیز مردان از انرژی و نشاط نداشتن همسر، بی علاقگی و فراموشکاری و بی دقتی درامور گله مند هستند.
به خصوص آن که مسائل استرس زا و اشتغال های فکری و فیزیکی و نبود آرامش در محیط زندگی و کار نیز باعث تشدید این موضوع می شود.»
دژکام بروز چنین مشکلاتی در جامعه ایرانی را نتیجه گذر از جامعه سنتی به صنعتی می داند و اضافه می کند: «یکی ازمهمترین آسیب های ناشی از مؤلفه های متفاوت جامعه سنتی و صنعتی، گسسته شدن روابط خانوادگی و به سردی گراییدن روابط مثبت و شیرین خانوادگی است.
روابطی که با گذشت زمان و گذر از این پروسه منجر به متفاوت شدن خواسته ها، نگرش ها و نیازهای زن و مرد و متعاقب آن دور شدن آنها از هم شده است که در چنین شرایطی تنها وجود انگیزه ای خاص می تواند دو نفر را به زندگی در کنار هم وادار کند که معمولاً این انگیزه نیز وجود فرزندان و یا در کشور ما مسائل خاص اجتماعی است، مسائلی که منجر به تحمل زندگی و ادامه آن می شود. در حالی که این گونه زندگی کردن هر لحظه آماده رخدادی جدید خواهدبود.
این اظهارات دکتر دژکام دقیقاً نکاتی است که یک آسیب شناس اجتماعی طرح می کند، نکاتی که هشداری جدی برای ادامه زندگی است «رسیدن به مرحله طلاق عاطفی در زندگی حکم زنگ خطری را دارد که به رسیدن به طلاق قانونی منجر می شود.»
توضیحات بعدی محمد اکبری نیز ماجرایی است که شاید برای بعضی از ما به نوعی در زندگی تجربه شده باشد. «معمولاً بیشتر ازدواج ها بر پایه عشق و علاقه صورت می گیرد اما همیشه آینده مطابق با آن چه فکر می کنیم پیش نمی رود و گاهی در زندگی مشترک اتفاقاتی رخ می دهد که باعث می شود به ناگاه تمام تصورات ما فرو بریزد. در این شرایط اگر دو طرف نتوانند بنا به شرایطی که وجوددارد از هم جدا شوند به ناچار مجبور خواهندشد با سخت ترین شرایط تا پایان عمر، زندگی خود را با طلاق عاطفی سپری کنند.»
وی درباره عواقب چنین روندی در زندگی توضیح می دهد: «تفاوت های فردی یک اصل مسلم غیرقابل انکار است که برای نظام اجتماع و طبیعت ضروری است و به پیروی از این اصل طبیعی اگر هم بین زن وشوهر اختلاف وجود داشته باشد این اختلاف ها می تواند با گذشت و چشم پوشی برطرف شود. در حالی که اگر این فاصله زیاد شود عوارضی متوجه زن و مرد و فرزندان می شود و البته اگر بالاخره جدایی رخ دهد به خصوص در ایران بیشترین عوارض جدایی را زن متحمل می شود. آن هم به دلیل نوع نگاه جامعه به قشر زن، محدودیت های اجتماعی و نوع نگاه مردان به زنان مطلقه، که آنها را در وضعیت دشواری قرار می دهد که به همین دلیل هم بسیاری از زنان ترجیح می دهند به زندگی مشترک ادامه دهند و با نا امنی های روانی و اجتماعی بعد از طلاق مواجه نشوند.»
به گفته این آسیب شناس طلاق عاطفی پدیده ای فراگیر در کشور است، مسأله ای که به دلیل محدودیت های اجتماعی و فرهنگی، مشکلات مالی، اجبار خانواده ها و عوامل دیگری که اجازه جدایی زن و شوهر را نمی دهد، خانواده های زیادی را وادار می کند در شرایطی که زن و مرد از نظر روانی علاقه ای به ادامه زندگی مشترک ندارند، پس از یک دوره طولانی دعوا و کشمکش، از مرحله دشمنی و تنفر عبور کنند و به وضعیت «بی تفاوتی» برسند. به اعتقاد وی بی تفاوتی آخرین مرحله روابط بین زن و شوهر است که در آن اصل «بود و نبود» همسر فرقی برای زوجین نمی کند بلکه مسائل جنبی دیگر زندگی ازجمله مسائل مالی و امنیت اجتماعی زن است که احساس نیاز به همسر را شکل می دهد. در چنین شرایطی میزان ناهنجاری های اجتماعی افزایش پیدا می کند موجب به وجود آمدن ارتباطات خارج از چارچوب خانواده می شود. ضمن آن که به گفته اکبری در مرحله طلاق عاطفی اگرچه زوجین در زیر یک سقف زندگی می کنند، ولی به لحاظ عاطفی و اجتماعی جدا هستند و در همین زمان اغلب انحرافات و آسیب های اجتماعی رخ می دهد.

● حلقه مفقوده رابطه
داخل اتاق مشاور، زن و مرد بدون آن که به هم نگاه کنند روبه روی یکدیگر نشسته اند. زن به نظر غمگین و مضطرب است و مرد گله مند از بی توجهی همسر از روزهای خوش اول زندگی می گوید و شور و نشاطی که همیشه گرمابخش خانه بود و انتظاری که همیشه در نگاه همسرش برای ورود او به خانه می دید. مرد خاطرات گذشته را یک به یک مرور می کند و ادعا دارد که همسرش دیگر به او علاقه مند نیست و زن با خمودگی فقط شنونده است. او بی تفاوت نسبت به اظهارات همسرش فقط گوش می دهد. مشاور اما به درستی متوجه حلقه مفقوده رابطه بین آنها می شود. موضوعی که از عدم شناخت آنها از یکدیگر نشأت می گیرد.
دژکام این گونه احساسات و رفتارها را شامل حال همسرانی می داند که اگرچه به مدت طولانی با هم زندگی کرده اند اما از شرایط روحی و جسمی یکدیگر بی اطلاع هستند و اضافه می کند: «گاهی شرایط به گونه ای است که تغییرات خلق و خوی یک طرف که به دلایل مختلف صورت می گیرد باعث ایجاد زمینه برای دورشدن دو طرف می شود. مثلاً خانمی به دلیل بالا رفتن سن دچار حالت های افسردگی، کم شدن فعالیت و بی علاقگی می شود.
بدون آن که از سوی همسر خود درک شود و به همین دلیل متهم می شود که از علاقه اش نسبت به شوهرش کاسته شده است و همین امر موجب بروز اختلاف و ریشه دوانیدن آن در زندگی می شود تا آن جا که دو طرف از هم دور می شوند و بعد از مدتی به فکر جداشدن از هم می افتند که معمولاً در چنین افرادی به دلیل آن که معمولاً فرزندانی حضور دارند و یا به دلایل محدودیت های اجتماعی نمی توانند به راحتی از هم جدا شوند و مجبور به زندگی در کنار هم می شوند که حضوری فیزیکی در زندگی است.»
وی با تأکید بر این که بروز چنین رفتارهایی ناشی از مسائل میانسالی و یا تغییرات هورمونی است، خاطرنشان می کند: متأسفانه مرد در این شرایط بدون آن که همسر خود را درک کند و نسبت به او علاقه مندی بیشتر نشان بدهد رفتارهای خودسرانه و خودمحورانه انجام می دهد و به نوعی باعث فاصله گرفتن بیشتر می شود. در حالی که از چنین وضعیتی نه تنها خود آنها متضرر می شوند، بلکه فرزندان نیز قربانی شده و از داشتن محیطی گرم و صمیمی محروم می شوند. در حالی که تمام این روند ناامیدکننده تنها با شناخت و درک متقابل قابل رفع است.
وی البته تصریح می کند: «معمولاً زنان نیز به دلیل برخورد انفعالی با مسائل، ازجمله این موضوع که قادر به طرح ناکامی های خود در زندگی نیستند مسائل سالیان گذشته را در خود نگاه می دارند و بدون گفت و گو و تلاش برای برطرف شدن خواسته هایی که داشته اند، فاصله گرفتن و دوری گزینی را درطی زمان انتخاب می کنند که همین امر به مرور زمان منجر به طلاق عاطفی می شود و البته در چنین شرایطی معمولاً زنان به دلایل اجتماعی و یا علاقه به سرنوشت فرزند خود به بیانی با شرایط موجود می سوزند و می سازند و به زندگی بدون انگیزه و عادی عادت می کنند. اما مردان در خارج از خانه به دنبال همراهی دیگر می گردند و یا مشغولیت های دیگری برای خود برمی گزینند که تمام این رخدادها به نوعی آسیب های دیگری را به همراه دارد.»
و در پایان این که دژکام به زوجینی که با این مشکل رو به رو هستند پیشنهاد می کند قبل از این که گرفتار معضلات جدی تری شوند با مراکز مشاوره ارتباط برقرار کنند. ضمن آن که وی در میان گذاشتن مشکلات زندگی را با اعضای ریش سفید یا گیس سفید فامیل هم توصیه می کند. «بالاخره هرچه باشد همه قبول داریم که آنها موهایشان را در آسیاب سفید نکرده اند، پس استفاده از تجربیات آنها را فراموش نکنیم.»

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1387 ساعت 11:00 ب.ظ

تفاوت عشق و هوس{ در ارتباط دختر و پسر یا در ازدواج}
1 – عشق معطوف به غیر از خود است. در حالیکه محور هوس خود فرد و لذت اوست. جملات زیر را مقایسه کنید:
- ( من) دوستت دارم
- ( من) برات می میرم

- (برای من) هیچکس مثل تو نمیشه
- ( من ) همیشه به فکر توام
-( من) را فراموش نکن
- ( من ) از تو رنجیدم
در حالیکه در عشق، توجه به حالتها و لذتهای خود نیست. و خواست و شرایط معشوق جایگزین خودخواهی فرد می شود.
جمله معشوق است و عاشق پرده ای
زنده معشوق است و عاشق مرده ای
2 – هوس پاسخ به یک نیاز جسمانی و روانی است، مثل نیاز به آب، نیاز به اکسیژن ، نیاز به غذا. ولی عشق فراتر از یک چنین نیازی هست. عشق فراهم آورنده رشد و خودشکوفایی فرد است. لذا فردعاشق خود را خوار نمی کند، کوچک نمی کند. عشق عزت و احترام دارد و این احترام از روی بی نیازی و بزرگی عشق حاصل می شود. شاید در فیلم ها دیده و شنیده باشید که فردی می گوید« من عشق را گدایی نمی کنم».
هر چه جز عشقست، شد ماکولِ[1] عشق
دو جهان یک دانه پیش نَولِ[2] عشق
دانه یی مر مرغ را هرگز خورَد؟
کاهدان مر اسب را هرگز چَرَد[3]؟

3 – عشق محدود کننده و زندانی کننده معشوق نیست. عشق آزاد کننده است. اگر فردی را مجبور کنیم که همه علائق ، سلیقه ها و تفکراتش را فقط متوجه ما کند و فقط به ما بیندیشد، او را محدود به خودمان کرده ایم، نه اینکه عاشق خودکرده باشیم. در واقع این عشق نیست، این یک هوس است و ما را وابسته به شخص دیگری نموده است.
آنکه او بسته غم و خنده بود
او بدین دو عاریت زنده بود
باغ سبز عشق، کو بی منتهاست
جز غم و شادی درو بس میوه هاست
عاشقی زین هر دو حالت، برترست
بی بهار و بی خزان ، سبز و ترست
در نگنجد عشق در گفت و شنید
عشق، دریایی ست قعرش ناپدید.

4 – عشق با بدبینی و سوء ظن همراه نیست. عشق یک اعتماد است. یک اطمینان است و پس از شناخت رفتار، گفتار و احساسات معشوق، و به جهت یک آگاهی عمیق به وجود می آید. لذا ابتدا اعتماد به وجود می آید و بعد عشق منعقد می شود.
بعضی ها می پرسند «باید اول عاشق شد بعد ازدواج کرد یا اول ازدواج کرد بعد عاشق شد؟!»
در جواب باید گفت: اگر بعد از ازدواج بخواهی عاشق بشوی که کار از کار گذشته است و آن فرد هر خصوصیت یا رفتار و یا افکار و احساسی که داشته باشد، باید تحمل کنید، نام این عشق نیست.
از طرف دیگر بدون بررسی ، شناخت ، تحقیق و ارتباط رسمی چگونه می توان عاشق فردی شد تا در پی آن ازدواج کرد؟ ( یعنی روش عاشق شدن قبل از ازدواج چگونه است)
خلاصه اینکه، طی یک فرایند رسمی که خانواده ها در جریان هستند، و ارتباطات شما آشکار و شفاف هست. با مشورت و بررسی شما و خانواده هایتان از فرد مقابل آگاهی به دست می آورید، تناسب رفتارها، نقاط ضعف ، احساسات و افکار یکدیگر را می سنجید و سایر معیارهای مطلوب را دقیقا ارزیابی می کنید. بدیهی است که اگر این موارد مثبت باشد خواه ناخواه شما عاشق فرد می شوید( نه هوس پیدا کنید).
اما هوس اینست که معمولا به صرف مجاورت ایجاد می شود. همکلاسی، هم محله ای، همکار، فامیل و ...، می بینید، خنده ها و عشوه هایش را حس می کنید، شیطنتها ، بازیگوشی ها، و کلاس گذاشتن هایش را نظاره می کنید، به دلتون می افتد که عاشقش هستید و با خیالات مستمر از او غولی می سازید که فقط بعد از ازدواج شکسته می شود و واقعیت آن روشن می شود. معمولا چنین دو نفری به جای شناخت یکدیگر، انرژی خود را صرف احساسات یکدیگر می کنند، دل میدهند و قلوه می گیرند، هر روز به تعداد زیادی برای یکدیگر می میرند، یا حداقل غش می کنند و تعارفات کلاس بالا نصیب هم می کنند، از وجود یکدیگر ممنون می شوند، از هم زیاد تشکر می کنند، با مطالعاتی که در مورد مخ زنی دختر یا پسر در اینترنت یا ....آموخته اند سعی می کنند طرف مقابل را شیفته خود سازند ( به هر قیمتی)به هم زیاد کادو می دهند، متون ادبی جالب ، آهنگهای احساس نواز، و مبالغه های غیر عقلانی به یکدیگر پیشکش می کنند، کم کم نقش پدر، مادر، دوستان، همکاران و ... را حذف کرده و همه را یک جا به محبوب خود پیشکش می کنند، و وقت خود را یا با او پر می کنند یا با خیالات او سر می کنند و در خیالات خود او را تک ستاره ای می دانند که آسمان قلب آنها را نورانی می کند، بدون او زندگی معنی و مفهوم و شور خود را از دست می دهد. او یک انسان نیست، یک فرشته است، او هیچ عیبی ندارد، و فقط و فقط مهر و عشق و صفا و نقاط مثبت است. تصور از دست دادن او ، کابوسی وحشتناک هست. مفعول شعرهای تمام ترانه های شاد و غمناک به نوعی به محبوب آنها بر می گردد، واینگونه این احساسات غیر قابل کنترل می شود ، در حالیکه عشق همانطور که گفته شد، فرایند مشخصی از آگاهی می باشد. منظور این نیست که از احساس تهی باشد، نه ، اما احساس یکی از پارامتر های مهم در کنار پارامترهای آگاهی هست که نمی تواند جای خالی دیگر خصیصه ها را پر کند.
احساس انفجار آمیز در رابطه ها منجر به تحریف واقعیت ها شده و آنقدر آب را گل آلود می کند که خود فرد به هیچ وجه قادر به شناخت صحیح طرف مقابل خود نیست. و پس از فروکش کردن احساست، پس از ازدواج ، تفاوت میان خیالات خود و واقعیت ها را درک می کنند.

5 – عاشق، خود را ملزم می داند که حریم عشق و معشوق را رعایت کند و هنجارها را به نفع لذت خود نمی شکند. عاشق در پی کام گرفتن از معشوق، پیش از آنکه این حریم کامل و رسمی شود، نیست. باید کانون خانواده شکل گیرد و انعقاد پیمان زناشویی انجام پذیرد و طرفین مسئولیت زندگی و تعهد کامل را نسبت به هم بپذیرند. هر گونه خلوت، لمس و ارتباطی که جنبه لذت جویی داشته باشد (قبل از تعهد کامل زناشویی و در چارچوب قانون)، صرفا آسیب پذیری عشق را به همراه دارد و این آزمایش کردن عشق نیست، بلکه سیراب کردن هوس و عطش شهوانی است.
عشق هایی کز پیِ رنگی بُوَد
عشق نَبوَد ، عاقبت ننگی بود

6 – چنین مواردی از نشانه های هوس هستند: زودرنجی، قهر و آشتی ، دل خوری، نگرانی، تردید ، عجله در به نتیجه رسیدن، امروز و فردا کردن، زبان بازی کردن، با چند نفر ارتباط صمیمی وعمیق عاطفی گرفتن، رویاپردازی در مورد فرد، چشم پوشی از نقاط ضعف آن شخص و ... ، همه از نشانه های هوس است، در حالیکه عشق ، قامتی رعناتر، بزرگتر ، قوی تر و منحصر به فرد دارد و از همه مهمتر آرامش بخش است و نگرانی از درست رفتن، ندارد. عشق هایی که نگرانی آفرین، اضطراب آور و دمدمی مزاج و به ظواهر فرد بستگی دارد، همان هوسها هستند که « محور من» در آنها قوی است . یعنی فرد همه چیز را برای خودش می خواهد ، نه معشوق
هر که را جامه ز عشقی چاک شد
او ز حرص و جمله عیبی پاک شد
شاد باش ای عشقِ خوش سودای ما
ای طبیبِ جمله علت هایِ ما
ای دوایِ نخوت و ناموسِ ما
ای تو افلاطون و جالینوس ما
جسمِ خاک از عشق ، بر افلاک شد
کوه، در رقص آمد و چالاک شد

7 – عشق پیش نیاز لازم دارد.
یعنی فرد باید رشد کند و از مراحلی بگذرد تا نوبت به عاشق شدن برسد. کسی که هنور با والدینش درگیر است، سازگاری با همکاران ندارد، رابطه صمیمانه ای با دوستانش ندارد. افسرده و مضطراب است، تصمیم های مهمی در زندگی نگرفته یا به اجرا در نیاورده است، از این شاخه به آن شاخه می پرد، هدف زندگی خود را شفاف ترسیم نکرده است. و حتی در انتخاب هنجارها به انتخاب ثابتی برای وضع ظاهری ، پوشش و نحوه رفتارش نرسیده است و مردد بوده و روز به روز شکل به شکل می شود و هویت خود را نیافته است، مانند کودک پیش دبستانی است که برای اردو به دانشگاه رفته باشد، او هرگز نمی تواند در نقش دانشجو باشد. حتی اگر بر روی صندلی های دانشگاه بنشیند. لذا عشق پس از بلوغ عاطفی ، بلوغ اجتماعی، بلوغ فکری، بلوغ روانی و ...، پیدا می شود، در غیر این صورت فقط هوس خامی بیش نیست.

8 – عشق باید یک وحدت و یکپارچگی بین شما ، افراد و همه هستی ایجاد کند. اگر رابطه دختر و پسری، با پنهان کاری، تعارض ، درگیری با دیگران، احساس گناه، اضطراب، تردید، و قطع روابط اجتماعی با دیگران، مشکل در شغل ، تحصیل ، روابط خانوادگی و ...، همراه هست باید مطمئن شد که هوس، خود را به جای عشق به آنها معرفی کرده است. و چنین شروعی برای رابطه، پایان هایی به مراتب دردناکتر و فجیع تر به همراه دارد.
در نگنجد عشق در گفت و شنید
عشق، دریایی ست قعرش ناپدید




--------------------------------------------------------------------------------

ماکول: خورده شده[1]
نَول: منقار[2]
چَرَد: بچرد، چرا کند[3]

<<به نقل از سایت همدردی>>

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1387 ساعت 11:06 ب.ظ

کسب اطلاعات و شناسایی پسران جهت ازدواج اینترنتی ( ازدواج اینترنتی خانمها)

2 نکته مهم آغازین:
1 - این فرایند صرفا جهت ازدواج اینترنتی پیشنهاد می گردد و دوستیابی از این طریق ( به علت مراعات نشدن بندهایی از این فرایند) عوارض ناخواسته ای را به همراه دارد . (در واقع هر گردی گردو نیست).
2 – اگر مقاله با دید بدبینانه ای تنظیم شده است، صرفا به خاطر اینست که دوستان را متوجه اهمیت موضوع و خطرات احتمالی آن نمائیم.

قدمهای ذیل به ترتیب برای خانمهایی که قصد ازداوج از طریق اینترنت را دارند توصیه می گردد.
1 – با خودتان صادق باشید و انگیزه شما صرفا کسب اطلاعات عمیق در مورد همسر آینده اتان باشد ؛ نه سرگرمی
2 – زیاد اطلاعات بگیرید – کم اطلاعات بدهید.
با آی دی پسرانه بین نویسندگان وبلاگها و اتاق های گفتگو و ... رفته و فرد مورد نظر را گزینش نمائید.( در این مرحله جنیست خود را روشن نکرده ، تا مشخص نمائید که ؛ قادر به ایجاد و ادامه ارتباط ، با فرد مورد نظر خود از طریق افکارتان هستید نه جنیسیت خود ) .
به عنوان یک دوست اینترنتی ( بدون توجه به جنسیت ) اطلاعاتی را در مورد وی کسب کنید. سن ؟ جنس ؟ تحصیللات ؟ محل سکونت ؟ رشته تحصیلی؟ شغل ؟ هدفش از چت کردن با با شما ؟ هدفش از ایجاد سایت و وبلاگ شخصی؟ فرهنگ و نژاد ؛ مذهب ؟ سرگرمی ها، نظرات سیاسی، متاهل یا مجرد بودن؟ تعداد افراد خانواده ؟ شغل پدر ؟ شغل مادر؟ وضعیت مالی؟ تحصیلات افراد خانواده و برادران و خواهران؟ توضیح در مورد تخصص و شغلش با سئوال از جزئیات آن ؟ موسیقی دلخواهش؟ میزان و ساعاتی که که به اینترنت وصل هست؟ و خلاصه هر آنچه که به نظرتان برای آشنایی اولیه مفید است؟
سعی کنید در این مرحله اطلاعات کمی از خودتان بدهید یا بسیار خلاصه باشد. برای قدمهای بعدی لازم است که او از شما کمتر بداند. البته برای تحکیم ارتباط لازمست که مقداری اطلاعات عام از خودتان بدهید مثل تعداد خانوار ، سن ، رشته تحصیلی، مدرک ، تفریحات مورد علاقه ؛ ولی اطلاعات خاص از جمله نام محل تحصیل ، نام واقعی خودتان ، نام محل کار، آدرس منزل ؛ همچنین عقاید مذهبی ، سیاسی را در این مرحله عنوان ننمائید.( البته سئوال و جواب ها نباید خشک و پشت سر هم باشد تا شک طرف مقابل را بر انگیزد. بلکه با ظرافت باید مطرح شود.

3 – با روشن ساختن جنسیت خود ، سایر سرنخهای شناسایی وی را با ظرافت طلب کنید. مثل آدرس سایت های محبوبش؟، آدرس وبلاگ یا سایت شخصی اش ؟ آی دی و آدرس ایمیلش و در صورت امکان ایمیل و آی دی دوستان مورد تائیدش؟ و از او بخواهید طی ایمیل هایی، در مورد خودش مطالب جالب و اختصاصی را بنویسد. در این مرحله می توانید نظر او را در مورد ازدواج بطور عام و ازدواج اینترنتی به طور خاص جویا شوید. سئوال باید کلی باشد و به قصد و نظر خودتان در این مورد اشاره نفرمائید.
( بدیهی است ،در هر مرحله از مراحل مذکور ؛ اگر فرد با پارامترهای دلخواه شما تطابق نداشت یا قصد ازدواج ندارد ، فرایند ازدواج اینترنتی در مورد او به اتمام می رسد.)

4 – به مطالعه ایمیلهای ارسالی ، سایت ، وبلاگ و اشاراتی که داشته است به طور عمیق می پردازید و با دید منتقدانه بررسی می کنید. ، پس از این می توانید با افکار او چالش منطقی و علمی کنید تا او بیشتر صحبت کند – که این مطلب به شناسایی او کمک خواهد کرد.

5 – با آی دی های ناشناس و پسرانه با او ارتباط بگیرید و به او ایمیل بزنید و با سئوالاتی شبیه سئوالات بند 1 ، اولا درستی اطلاعات خود را چک کنید ، ثانیا در یابید آیا او با یک پسر هم به همان سرعت ارتباط می گیرد و جواب سئوالاتش را می دهد؟ ( نقش و تاثیر جنیست خود را در ایجاد و ادامه این ارتباط بررسی کنید)

6 - با آی دهای ناشناس و دخترانه با او ارتباط بگیرید و به او ایمیل بزنید و با دادن اطلاعات دیگر ، و گرفتن اطلاعات از او ، مطالبش را چک کنید. در اینجا دختر دیگری باشید و نظراتی مخالف نظرات واقعی خود بدهید. آیا او همان پسر است و با همان افکار . یا چهره متفاوتی از خود ارائه می دهد. ( ثبات و واقعیت مطالب وی را بررسی کنید).

7 – با یک آی دی ناشناخته دیگر؛ سکس طلبی او را چک کنید؛ از او آدرس چنین سایت هایی را بخواهید یا با ارسال مطالب مسخره و عکسهایی با این مضامین واکنش او را در این رابطه بسنجید. همچنین سن خود را سنی اعلام کنید که خارج از وقت ازدواج است ( مثلا 10 تا 14 سال) و با او حرفهای صمیمانه و عاشقانه بگوئید و از او قرار ملاقات حضوری در سطح شهر، منزل خود یا منزلش بگذارید ؟ جواب مثبت او به این قرار می تواند ، او را در این مرحله ، رد کند.

8 – با دو آی دی دخترانه در دو وقت متفاوت با او تماسی صمیمانه و گرم بگیرید و در هر مورد از خود اطلاعات تقریبا متناقض و متضاد بدهید و نظرش را جداگانه در مورد خودش و خودتان جویا شوید؟ آیا او به رنگ هر دختری در می آید. با آن آی دی های دخترانه و ناشناس بخواهید ، که شما دوست دختر او باشید. پس از آن در روزی دیگر با آی دی اصلی خود از او تلویحا سئوال کنید که آیا او دوست دختری هم دارد. و اگر دارد چه وقت و چگونه آشنا شده است؟ این می تواند میزان راستگویی یا دروغگویی او را تا حدی روشن نماید.
9 – گاهی از چیزهایی که بدتان می آید برای او به خوبی یاد کنید و تعریف کنید و به عکس از چیزهایی خوشتان می آید به بدی یاد نمائید ، و نظر او را بطور غیر محسوس در رابطه با نظراتتان جویا شوید. تا واکنش واقعی فرد را چک کنید. ( تا مطمئن شوید او نقش بازی نمی کند و نظرات قطعی خود را ابراز کرده است)

10 – کم کم اطلاعات خاص از او بخواهید. نام ، نام خانوادگی ، شماره شناسنامه ، تاریخ تولد ، نام پدر ، آدرس منزل ، شماره تلفن محل تحصیل ،کار ، منزل ، و...، را از او بخواهید و در اینترنت مشخصات او را جستجو کنید. همچنین صحت مشخصات او را بررسی نمائید.

11 – سعی کنید به غیر از خودتان حداقل یک نفرد دیگر که دارای تجربه و علم لازم در این مورد است ، از رابطه شما با خبر باشد و مشخصات بند 8 را پس از بررسی صحت آن ، به فرد امین خود بدهید( اشخاص پیشنهادی : پدر ؛ مادر؛ خواهر یا برادر بزرگتر، معلم ؛ مشاور خانواده و ازدواج)

12 – به احساسهایش ، افکارش ، و رفتارش در خلال صحبت ها توجه نموده و به صورت جزئی و با مثال در رابطه با زندگیش سئوال نمائید. و واکنش ها و سخنانش را با تمام صحبت ها و نوشته های قبلی او که در آی دی ها متفاوت شما ، به شما گفته است جمعبندی و آنالیز نمائید.
همچنین در مورد پروفایلش سئوالاتی بکنید. چرا تکمیل نکردید؟ چرا این آی دی را انتخاب کردید؟ چرا عکس واقعی خود را در آن نگذاشته اید؟ چرا به سرگرمی های خاصی علاقه دارید؟....


13– صحبت ازدواج را جدی تر مطرح کنید. و نظرش را در مورد خود جویا شوید. آیا او می تواند به شما اعتماد کند؟ آیا او به ازدواج با شما می اندیشد. آیا او می تواند رسما جهت خواستگاری شما اقدام نماید.( یک سئوال در اینجا می تواند مطرح شود آیا او دوست دارد که با شما ازدواج کند یا در حال حاضر شما را فقط به عنوان دوست انتخاب کرده است ؟– اگر قصد ازدواج را با شما ندارد یا می گوید که فعلا شرایط ازدواج با شما را ندارد و در آینده اقدام خواهد کرد!؛ ازدواج اینترنتی شما در رابطه با او همین جا خاتمه می یابد. بدیهی است ادامه این روند به امید اینکه در آینده او به خواستگاری شما بیاید ، با شکست روبرو خواهد شد و سرخوردگی شما را به دنبال خواهد داشت.( سرکه نقد به از حلوای نسیه است)

14 – نظر فرد را در مورد ملاقات حضوری وی با پدرتان ، برادرتان و خانواده اتان در منزل شما ، جویا شوید.( با این مسئله او را چک کنید تا چه اندازه جدی و مصمم است – در صورت مخالفت ؛ دلایل او را با سایر بهانه تراشی ها و دلیل تراشی هایی که از او به دست آورید جمعبندی و تحلیل نمائید)

15 – از او در مورد فیلم هایی که دیده ، کتابهایی که خوانده ، ترانه هایی که شنیده و اعتقاداتی که دارد ، جزء به جزء بپرسید و یادداشت کنید و در مورد آنها اطلاعات بیشتری حاصل کنید و در جلسات آینده ، از بخشهایی از کتابهایی که خوانده سئوال کنید و نظرش را در مورد آن جویا شوید.
16 – با متدهای دروغ سنج ، دروغگویی او را چک کنید ( می توانید با یک مشاور یا روانشناس در این مورد مشورت نمائید)


17 – برای قوی کردن بینش خود در رابطه با عشق ، ازدواج و راههای آن ، حتما 3 جلد کتاب با عنوان " آیا تو آن گمشده ام هستی " را بخوانید. این کتاب از باراباس دلی آنجلیس هست. می توانید این کتاب را از انتشارات جیحون روبروی دانشگاه تهران تهیه فرمائید. برای مطالعه تکمیلی و بیشتر کتاب " عشق هرگز کافی نیست " مولف: تی آرن بک ؛ ترجمه : بداغچی را از همان انتشارات بخواهید. اضافه شدن بینش شما در ازدواج ( چه اینترنتی ، چه غیر اینترنتی) ، سوپاپ اطمینان خوبیست. همچنین معیارهای ازدواج و انتخاب همسر که در بخش مشاوره ازدواج سایت همدردی قرار گرفته است، می تواند کمک موثری د راین زمینه به شما بکند.

18– هرگز در هیچکدام از مراحل ذکر شده با او قرار ملاقات حضوری نگذارید. برای نشان دادن جدیت شما در مورد ازدواج اینترنتی؛ اولین دیدار بهتر است به صورت رسمی و با حضور خانواده های شما صورت بگیرد.

19 – مراحل فوق نباید پشت سر هم و سریع سپری شود و به زمان نیاز دارد ( پیشنهاد: حداقل طی شش ماه) اگر تمام این مراحل با موفقیت طی شده است ،او می تواند صرفا یک خواستگار بالقوه برای شما باشد. مسئله ازدواج را به صورت صریح و شفاف با او بیان نمائید. و از او بخواهید در مورد ازدواج با شما فکر کرده و جواب دهد. بدیهی است در این مورد، والدین شما در جریان بوده و در صورت موافقت وی مراسم رسمی و سنتی خواستگاری شروع می شود. (‌ در اینجا تاکید روی مراسم سنتی صرفا به خاطر اینست که ارتباط مجازی شما به ارتباط واقعی و دقیق تری تبدیل شوند و فرایند به صورت عمیق تری دنبال شود)

20 – طی مراحل فوق به معنای شناخت فرد مذکور نمی باشد. لذا برای انتخاب او به همسری باید شروع به بررسی و شناخت او در خارج از دنیای مجازی نمائید که خود بحث نسبتا مفصلی هست. در این مورد اگر اطلاعات بیشتری لازم دارید می توانید به مراکز مشاوره مراجعه نمائید.

جعفری جمعه 6 دی‌ماه سال 1387 ساعت 07:37 ب.ظ

عدم ازدواج جوانان سلامت خانواده را متزلزل می کند
رییس کنگره ملی سلامت خانواده گفت : عدم تشکیل خانواده جوانان در کشور این نگرانی را بوجود آورده که در آینده سلامت خانواده و استحکام آن متزلزل شود.
خبرهای دیگر :
نیمی از مردان و یک سوم زنان زیر 35 سال تهرانی مجردند
کاهش مراجعات غیرضروری به پزشکان متخصص از نتایج طرح پزشک خانواده است
مرگ و میر مادران 16درصد کاهش یافت
کاهش مراجعات در پی اجرای پزشک خانواده یک موفقیت است
خبرهای مرتبط :
آموزش مسائل بهداشت باروری به جوانان از طریق خانواده اثربخش‌تر است
نیمی از مردان و یک سوم زنان زیر 35 سال تهرانی مجردند
خدمات فوق تخصصی 4 درصد در سلامت مردم نقش دارد
کنگره ملی سلامت خانواده به صورت زنده از اینترنت پخش می شود

سلام خانم جعفری.
مطالب مفیدی بود !
با شکر

جعفری جمعه 6 دی‌ماه سال 1387 ساعت 07:43 ب.ظ

نیمی از مردان و یک سوم زنان زیر 35 سال تهرانی مجردند
رئیس کنگره ملی سلامت خانواده گفت: نتایج یک تحقیق در تهران نشان داد 34 درصد زنان و 50 درصد مردان 25 تا 35 سال این شهر مجرد هستند 10درصد زنان بالای 15 سال تهرانی نیز بی سوادند.

حسین ملک‌افضلی امروز در کنگره ملی سلامت خانواده گفت: نتایج یک تحقیق که با پرسش از 81 هزار نفر در تهران از سوی شهرداری در 22 منطقه این شهر انجام شده است نشان داد که 10 درصد زنان و 5 درصد مردان بالای 15 سال تهرانی بی‌سوادند.
وی گفت: البته میزان بی‌سوادی در گروه سنی 15 تا 25 سال نسبتاً قابل قبول و در حدود 8/0 درصد است، شاخص مهم دیگری که از این تحقیق به دست آمد میزان موالید در تهران است که 9 در هزار نفر است، این شاخص مطلوبی نیست و نشان دهنده کم شدن میزان موالید در تهران است، این شاخص با شاخص موالید کشورهایی مانند سوئد، سوئیس، انگلیس،‌نروژ و فندلاند در اروپای شمالی برابری می‌کند.
وی افزود: گر چه موفقیت برنامه تنظیم خانواده و کاهش موالید در این از موفقیت‌های نظام سلامت کشور است اما کاهش بیش از آن نیز مطلوب نیست و ادامه این روند ممکن است باعث شد که در سال‌های آینده دیگر عمه، خاله، عمو و دائی به تاریخ بپیوندد.
معاون سابق وزیر بهداشت در امور تحقیقات و فناوری اضافه کرد: کنگره سلامت خانواده یک کنگره صرفاً علمی و فرهنگی نیست بلکه یک کنگره معنوی است زیرا خانواده در کشور ما یک مفهوم معنوی و با ارزش است.
وی گفت: در این کنگره تلاش شده است مهمترین مسائل مربوط به سلامت خانواده و با حضور برجسته‌ترین استادان رشته‌های مرتبط بررسی شود، بهتر بود سخنرانی‌های این کنگره به جای اینکه فقط در اختیار حاضران این همایش باشد برای عموم مردم کشور پخش می‌شد اما متاسفانه این امکان فراهم نشد و فقط تلاش‌هایی شده که این مراسم از طریق اینترنت پخش شود.
به گزارش فارس، ملک‌افضلی افزود: من عمیقاً معتقدم که دانش نباید در انحصار افراد خاص باشد و باید مثل یک کالای عمومی در اختیار مردم قرار گیرد، این مهم‌ترین عاملی است که موجب ارتقای سطح فرهنگ و سلامت جامعه می‌شود.
وی گفت: یکی از شاخص‌های مهم و نگران کننده سلامت در همه کشورها میزان مرگ و میر مادران است، این میزان در سال 57 در ایران 200 مرگ به ازای هر 100 هزار تولد زنده بود، ‌که اکنون به 25 رسیده است، این شاخص در دهه اول انقلاب با شتاب خوبی کاهش یافت و به 40 در صد هزار تولد زنده رسید اما بعد از آن شیب کاهش آن کم‌تر شد.
وی افزود: میزان مرگ و میر مادران از اول انقلاب تاکنون 16 برابر کم شده است اما هنوز هم باید این شاخص کاهش یابد و البته کاهش تفاوت آن بین شهر و روستا نیز ضروری است، مهم‌ترین کار برای رسیدن به این هدف تلاش برای بهبود شاخص‌های اجتماعی سلامت مانند، سواد، فقر است و توسعه مراکز بهداشتی اثربخشی سابق را ندارد.
وی گفت: اگر بخواهیم به هدف برنامه توسعه هزاره سوم تا سال 2015 برسیم باید شاخص مرگ و میر مادران کشور به 10 به ازای هر 100 هزار تولد زنده برسد،‌ رسیدن به این هدف نیازمند یک تحول و جهش بزرگ در عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت است.
وی گفت: در زمان حاضر به همین علل سالانه 525 هزار زن در جهان به علت عوارض حاملگی می‌میرند و فاصله این شاخص بین کشورهای فقیر و ثروتمند 5 هزار برابر است، در کشورهای فقیر به ازای هر 6 تولد یک مادر می‌میرد و در کشورهای ثروتمند به ازای هر 30 هزار تولد یک مادر از بین می‌رود.

خانم جعفری این مطالب با چه عنوانی در وب بارگزاری کنم. و منبع هم ذکر کنید

جعفری جمعه 6 دی‌ماه سال 1387 ساعت 11:46 ب.ظ

هیپنوتیزم از بازی تا یک روش درمانی
چندی پیش خبری مبنی بر دومین عمل سزارین به روش هیپنوتیزم در اکثر شبکه های خبری کشور بالا رفت و باعث شد که نگاهی به این روش درمانی و جایگاه آن درکشور بیندازیم هرچند درگذشته از این روش بیشتر هیپنوتیزورها به عنوان یک بازی و نمایش در شب نشینی های خود استفاده می کردند و امروزه درقالب یک روش درمانی بدون عارضه توسط هیپنوتراپی ها به کارگرفته می شود .


برای روشن شدم مطلب گفتگویی داشتیم با دکتر حسین کرمانپور یکی از هیپیو تراپیست های جامعه پزشکی که به شرح ذیل آمده است.

هیپنوتیزم به عنوان یک روش درمانی الان برای درمان چه بیماریهای استفاده می شود؟
هیپنوتیزم نقش های متفاوتی را در درمان بیماریها بازی می کند دربرخی از بیماریها مثل همین عمل سزارین به عنوان یک مکمل درمان و برای کاهش وحتی حذف درد بیمار استفاده می شود و دربعضی بیماریهای مثل آسم و بیماریهای پوستی درمان کننده است.
هیپنوتیزم برای درمان چه طیفی از بیماریهای قابل استفاده است؟
این روش درمانی تنها برای درمان بیماریهای روان تنی یا سایکو سوماتیک که منشاء روانی دارند و بعد از مدتی عوارض جسمی بر تن می گذارند مورد استفاده است و دردرمان این بیماریها نقش قطعی به دنبال خواهد داشت.
دراین روش درمان چگونه به درمان بیماران می پردازید؟
با این روش درمان ضمیر ناخودآگاه انسان فعال و ضمیر خودآگاه به خواب می رود البته این به منظور به خواب رفتن فرد بیمار نیست در هیپنوتیزم ضمیر خود آگاه با حالت شرطی آرام و به حالت بی حسی می رود واز ضمیر ناخودآگاه برای فهم درد و بیماری استفاده می شود.
هیپنوتیزم برای چه افرادی قابل انجام است؟
انجام این روش درمانی برای افرادی که مبتلا به بیماری های روان تنی باشند و جواب تست هیپنوتیزم آنها مثبت باشد و از قدرت تمرکز بالایی برخوردار باشند و به خوبی بتوانند هیجانات خود را کنترل کنند.
انجام این روش برای سنین هفت و هشت ساله تا سن هفتاد و پنج توصیه می شود و از کودکان پائین تر از این سن که نمی توانند تمرکز بگیرند یا افراد مسنی که در کنترل هیجانات خود با مشکل مواجهند، توصیه نمی شود.
هم اکنون هیپنوتیزم از چه جایگاهی درجامعه پزشکی برخوردار است؟
این روش درمانی انرژی بر است و باعث می شود بین درمانگر و درمان پذیر یک رابطه مداوم ایجاد شود که این مسئله نتیجه درمان را طولانی کرده است و از سوی دیگر وجود شبهه و شک از نظر علمی برای جامعه پزشکی و نبود پزشکان علاقه مند به این روش درمانی باعث شد که هیپنوتیزم با اینکه از سابقه طولانی برخوردار است اما جایگاه بالایی نداشته باشد.


[ بدون نام ] چهارشنبه 11 دی‌ماه سال 1387 ساعت 05:24 ب.ظ

از کربلا تا غزه...


محرم می آید...


قافله به سرزمین کرب و بلا می رسد...

سرزمین کرب وبلا...

آری... کرب و بلا ...

اینجا اما کرب و بلا برپا شده است٬

خیلی وقت است که جلادان یزید دست به قتل و کشتار زده اند...

..... غزه...

آری غزه... مگر نگفته اند " کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا" ؟





حسین جان!

سپاه یزید برادران و خواهران ما را در غزه به خاک و خون کشیده اند

و باز هم کوفیان نامرد نظاره گرند و نظاره گر...

ننگ تان باد ای شیوخ کاخ نشین کوفی صفت٬

چگونه در سرسراهای پر زرق و برق تان لمیده اید و کمی آن طرف تر از شما ...

رگ غیرت تان را به چه فروخته اید؟

به مشتی دلار؟ یا نه... به « به به و چه چه » گویی یزیدیان؟





حسین جان!

محرم تو از راه رسید و وقت سیاه پوشی است...

اما ما به پیشواز محرمت رفته ایم...

با غم و ماتم غزه!

« اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد »


جعفری چهارشنبه 18 دی‌ماه سال 1387 ساعت 10:54 ب.ظ

قرآن و امام حسین


ین چنین نتیجه می گیریم که الوهیّت مکه به نبوّت مدینه و نبوّت مدینه به شهادت احد پیوند خورده است . یعنی مکه به مدینه وابسته و مدینه به احد. آیا در این سرّی نیست که شهدای احد72 نفر بودند و شهدای کربلا 72 نفر و شهدای حزب جمهوری هم 72 نفر بودند
.!?
زیارت عاشورا در سایه قرآن
یکی از اصولی که قرآن بر آن اصرار دارد، عشق به خوبان و خوبی ها و تنفر از بدان و بدی هاست .
قرآن می فرماید: از ابراهیم بیاموز که چگونه از عموی منحرف خود اظهار بیزاری کرد; (فلمّا تبیّن له انّه عدوّللّله تبرءّ منه ان ّ ابراهیم لاوّاه حلیم ) (146) آن گاه که برای ابراهیم آشکار شد که او دشمن خداست از او بیزاری جست ، با آنکه ابراهیم بسیار دلسوز و بردبار است پیامبر (ص ) مأمور است که به مشرکان بگوید: (انّنی بری ممّا تشرکون ) (147) من از آنچه شما شریک خدا قرار می دهید، بیزارم .
سوره ی برائت نشان گر آن است که تنها علاقه به خوبی ها کافی نیست ، بلکه باید با بیان و فریاد، گفتن و نوشتن ، نامه و ناله و اشک و عمل ، از بدیها بیزاری جست و نسبت به آنها ابراز تنفر کرد.
هر سال میلیون ها مسلمان در سرزمین منی ؤ در کنار خانه ی خدا به پیروی از ابراهیم (ع) در سه روز پشت سر هم به سوی نماد شیطان ، 49 سنگ پرتاب کرده و از شیطان و شیطان نماها برائت می جویند.
جالب آنکه بعد از پرتاب سنگ ها به سوی شیطان ، حاجیان این دعا را می خوانند: ((خدایا حج من را قبول کن )) که این رمز آن است که قبولی حج با طرد شیطان و شیطان ها همراه است .
ناگفته پیداست که شیطان در هر زمان به شکل و صورتی است ، چنانکه امام راحل (ره ) فرمود: آمریکا شیطان بزرگ است .
در زیارت عاشورا به امام حسین (ع) و یارانش صد مرتبه سلام می دهیم و در مقابل به دشمنان او که دشمنان دین و خدایند، صد بار لعنت می کنیم .
تکرار پرتاب سنگ در سرزمین منی ؤ به شیطان و تکرار لعنت در زیارت عاشورا، نشان دهنده ی آن است که باید با محبّت خوبان و بغض دشمنان خو بگیریم و خو گرفتن در اثر تکرار است .
حضرت علی (ع) متولّد کعبه و خانه زاد خداست ، خداوند می فرماید: به دور کعبه بچرخید تا در طواف خانه خدا عشق علی و فکر و راه او در جان شما جای گیرد. انسان بی عشق و تنفّر، همانند حیوانی است که فقط نفس می کشد.
در هر شبانه روز ده مرتبه از خداوند می خواهیم که ما را در راه اولیای خود ثابت قدم بدارد; (اهدنا الصراط المستقیم صراط الّذین انعمت علیهم ) و از راه منحرفان و غضب شدگان بیزاری می جوییم (غیر المغضوب علیهم و لا الضّالّین ) سنگ کعبه را می بوسیم ، ولی از سنگ جمرات با پرتاب سنگریزه ها به آن ، ابراز نفرت می کنیم .
روز عرفه به عشق حسین (ع) و دعای او اشک می ریزیم ، ولی فردای آن در عید قربان ، کارد بدست خون می ریزیم و قربانی می کنیم . با یک دست دعا و با دست دیگر سلاح .
آری مسلمانان باید در تمام شئون زندگی اینگونه باشند.
امام جمعه ی مسلمین بر لبش فرمان تقوی و در چشمش اشک و بر دستش سلام و گام هایش استوار در قیام است ، فکرش آگاه به آفاق و ذهنش انباشته از علم است . واین معنای جامعیّت نمایندگان مکتبی و علما و خطبا در اسلام است .
اگر به امام حسین (ع) سلام می گوییم ، از قرآن آموخته ایم که به پیام آوران آسمانی و رهروان الهی سلام می گوید: (سلام علی نوح فی العالمین ) (148) ، (سلام علی ابراهیم ) (149) ، (سلام علی موسی و هارون ) (150) ، (سلام علی آل یاسین ) (151) .
اگر به پیامبر (ص ) صلوات می فرستیم ، از قرآن یاد گرفته ایم که می فرماید: (ان ّاللّله و ملائکته یصلون علی النّبی ) (152) خداوند و فرشتگان بر پیامبر درود می فرستند و اگر ما بر بنی امیه و غاصبان حکومت حق ّ و تبهکاران تاریخ بشریّت ، لعن و نفرین می کنیم ، باز از قرآن آموخته ایم که می فرماید: (ان ّالّلذین یؤذون اللّه و رسوله لعنهم اللّه فی الدنیا و الاخره) (153) آنان که خدا و پیامبرش را اذیّت می کنند، خداوند آنها را در دنیا و آخرت لعنت می کند.
ما نفرین و لعن به دشمنان خدا را از انبیا یاد گرفته ایم ; (لعن الّذین کفروا من بنی اسرائیل علی لسان داود و عیسی بن مریم ) (154) .
کافران بر زبان داوود و عیسی بن مریم لعن شده اند.
ما نفرین را از سیره ی پیامبر اسلام آموخته ایم که در ماجرای مباهله فرمودند: (ثم ّ نبتهل فنجعل لعنه اللّه علی الکاذبین ) (155) ما با هم مباهله می کنیم و لعنت خدا را برای دروغگویان قرار می دهیم .
بعضی از مجرمان را نه تنها خدا و پیامبران لعن و نفرین می کنند، بلکه تمام موجودات با شعور هستی نیز آنان را دائما لعنت می کنند. (اولئک یلعهنم اللّه و یلعنهم اللاعنون ) (156) .
کوتاه سخن آنکه سلام و نفرین ما در تمام زیارت ها به خصوص زیارت عاشورا، برخاسته از فرهنگ و روح قرآن است .


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد