نویسندگان: تون دبلیو. تاریس و گان آر. سمین
مترجم: هادى حسین خانى
یکى از مفاهیم محورى در این تحقیق، کیفیت تعامل والدین با فرزند است و شیوه هاى والدینى معمولا به یکى از دو بعد اصلى متعلق مى باشند: یکى مربوط به مراقبت / درگیرى، در مقابل بى تفاوتى / عدم پذیرش است (که شامل رفتارها / نگرش هایى در مورد دست یابى، رغبت، حساسیت، مشارکت و مراقبت است) و دیگرى مربوط به مهار / حفاظت بیش از حد، در مقابل روحیه عدم وابستگى (که شامل رفتارها/ نگرش هایى همچون سخت گیرى، مزاحمت و مهار مى باشد)، در حالى که شیوه والدینى «مهار کردن» به طور وسیع با ممانعت از رفتار نامطلوب مربوط به نوجوانان تطبیق مى کند. (براى نمونه، با چیدن نقش ها)، شیوه والدینى «درگیرى» به سوى ایجاد روابط خوب والدین با فرزند جهت داده شده است (ایجاد «پیوند» بین والدین و فرزند.) به نظر مى رسد که به طور ویژه، شیوه والدینى «درگیرى» براى انتقال نگرش هاى والدین به فرزندانشان مفید باشد.
بر این اساس، ما مصمّم هستیم در این تحقیق، تنها بر شیوه والدینى درگیرى متمرکز شویم. از این رو، در این مقاله با عنوان کیفیت بالاى تعامل خانوادگى، به خانواده هایى اشاره مى کنیم که رفتار والدین با فرزندانشان با ویژگى «درگیر» مشخص شده است; رفتارهایى همچون پذیرا بودن، محبت و در دسترس بودن. از سوى دیگر، کیفیت پایین تعامل خانوادگى شامل خانواده هایى است که در آن ها تعامل درون خانواده با فقدان این صفات مشخص شده است.
تحقیق حاضر درصدد آن است که الگویى را آزمایش کند که اعتقاد دینى مادران را به اعتقاد دینى فرزندان شان مرتبط مى سازد.مفروض آن است که قوّت این ارتباط بستگى به کیفیت ارتباط آنان دارد. اگر مادر و فرزند از ارتباط خوبى برخوردار باشند (برحسب رفتارهاى «درگیر» که تقریباً اشاره شد) انتظار آن است که تأثیر اعتقاد دینى مادران بر اعتقاد فرزندشان قوى تر از هنگامى باشد که انتظار مى رود تعامل آنان نسبتاً بد باشد (که با علامت «+» در نمودار (1) مورد اشاره قرار گرفته است.) ما در الگوى خود، از دو متغیّر اصلى وابسته برخورداریم:
کیفیت تعامل خانواده | ||
اعتقاد دینى نوجوان | اعتقاد دینى مادر | |
متغیّرهاى وضعیت |
نمودار (1): الگو براى روابط بین اعتقاد دینى مادران و نوجوانان، کیفیت تعامل خانواده و متغیّرهاى وضعیت.
جهت فلش ها اشاره به تأثیرات (تعدیل کننده هاى) تعامل دارد; یعنى قوّت ارتباط بین اعتقاد دینى مادر و فرزند مى تواند به عنوان نتیجه کیفیت تعامل خانواده مستحکم شود.
1. تمسّک یا عدم تمسّک نوجوان به فرقه دینى مادر خود;
2. میزان اعتقاد نوجوان به دین خود (اگر نوجوان متعلّق به فرقه دینى مادرش باشد.)
براى هر دو میزان، داراى همان فرضیات هستیم:
فرضیه 1: پیروى نوجوان از فرقه مذهبى مادر خویش قطعاً تحت تأثیر اعتقاد مادر به فرقه مذهبى اش قرار دارد. قوّت این تأثیربه عنوان کارکرد کیفیت تعامل مادر با فرزند در نوسان است.
فرضیه 2: اعتقاد نوجوان به دین خود متأثر از اعتقاد مادر به دین خویش است و شدت این تأثیر به عنوان کارکرد کیفیت تعامل مادر با فرزند در نوسان مى باشد.
جدا از متغیّرهایى که در بالا به آن ها اشاره شد، همچنین تأثیرات شمارى از متغیّرهاى دیگرى را که ممکن است مربوط به انتقال بین نسلى ارزش ها باشد، مهار مى کنیم. این متغیّرها شامل مهارهاى «استاندارد» همچون سنّ نوجوان، سنّ مادر، جنسیت نوجوان، وضعیت خانواده (سالم یا غیرسالم)، و وضعیت اجتماعى ـ اقتصادى مى شود. در سایر زمینه ها، این متغیّرها در ارتباط با فرایند انتقال ارزش ها نشان داده شده اند و آن ها غالباً نقش مهمى در پیشامد رفتار مشکل نوجوان ایفا مى کنند، تا آنجا که چنین رفتار مشکلى نتیجه شکست والدین در انتقال نرم ها و ارزش هاى مطلوب اجتماعى به فرزندانشان مى باشد. این نوشته معتقد است که این متغیّرها مى توانند مربوط به تعیین هماهنگى بین نرم ها و ارزش هاى والدین و نوجوانان باشند. به عنوان یک نتیجه، مهار تأثیرات آن ها به منظور کسب ارزیابى هاى غیرجانب دارانه، تأثیرات سایر متغیّرها در الگوى ما، مطلوب مى باشد.
داده هایى که در اینجا مورد استفاده قرار گرفتند، در سال 1989 در «برایتون» و منطقه «حاو» و «ساسکس» بریتانیاى کبیر جمع آورى شده بودند. نمونه گیرى از 333 جفت مادر و فرزند نوجوان، پرسشنامه سازمان دهى شده اى را کامل کرد که به طور فردى، در حضور یک مصاحبه گر اجرا شد. نوجوانان از 14 تا 18 ساله بودند، با میانگین سنّى 84/15 سال (10/1= انحراف استاندارد) و 5/52% آنان مؤنث بودند. تنها با مادران مصاحبه شد; چون اغلب به طور قابل توجهى بیش از پدران درگیر تربیت فرزندان هستند. به علاوه، تحقیق آکوک (Acock) و بنگستون (Bengtson,1987) نشان داد که مادران بیش از پدران بر اعتقاد دینى نوجوانان تأثیر گذارند.
ما از نمونه گیرى تصادفى بهره جستیم تا نمونه اى شبیه ویژگى هاى اجتماعى ـ اقتصادى جمعیت «برایتون» و «حاو» به دست آوریم. براى نیل به این منظور، نظام طبقه بندى «آکورن» (ACORN) را، که توسط کاسى (CACI) نضج گرفت، برگزیدیم. نظام «آکورن» همسایگان را بر اساس شباهت ها، معاشرت، درآمد، تعلیم و تربیت و نوع تدبیر منزل به گروه هایى تقسیم مى کند. فرض اصلى در وراى این نظام، آن است که «پرندگان مربوط به یک پر با هم دسته دسته پرواز مى کنند»; یعنى مردمى که در مجاورت هم زندگى مى کنند، بر اساس ویژگى هاى اجتماعى ـ اقتصادى کمابیش قابل مقایسه هستند. نظام «آکورن»، «برایتون» و منطقه «حاو» را از نظرجغرافیایى به 603 بخش تقریباً مساوى تقسیم مى کند. از این تعداد، معمولا 594 بخش جمعیت مقیم محسوب شده و تعداد میانگین خانواده ها در هر بخش 340 خانواده بود. براى هر یک از این بخش ها، متغیّرهاى زیادى در شمارش وجود داشتند. این متغیّرها شامل سن، درآمد، جنسیت و نوع زندگى بودند. نظام طبقه بندى «آکورن» در این تعداد، چهل مورد از چنین متغیّرهایى را دریافت. تحلیل خوشه اى بر اساس هر یک از این متغیّرها، هر یک از این بخش ها را مجاز مى ساخت تا بر اساس افراد ساکن «عادى» مشخص شود. از سوى دیگر، مردم نیز مى توانستند بر اساس نوع منطقه مسکونى، که در آن به سر مى بردند، طبقه بندى شوند. مقایسه ویژگى هاى نمونه گیرى «آکورن» با داده هاى مشخصات مربوط به همه خانوارها در «برایتون» و «حاو»، نشانگر تفاوت عمده اى بین آن دو نبود. بنابراین، دلیلى بر این فرض وجود نداشت که این نمونه گیرى نشانگر جمعیت مورد نظر نباشد.
در میان سایر موضوعات، پرسش نامه ما وجهه نظر خود را صرف فرقه و اعتقاد مذهبى، شیوه هاى تعامل والدین با فرزند، و شرایطى همچون سن، جنسیت و موقعیت اجتماعى ـ اقتصادى ساخت. از این نمونه، ما همه مادران و فرزندانى را که مادر گفته بود به کلیساى پروتستان یا کلیساى انگلستان تعلّق دارد، برگزیدیم. (228=N) ما بین کلیساى انگلستان و کلیساى پروتستان تمایزى قایل نشدیم; تغییرات احتمالى از یک فرقه مذهبى به دیگرى در اینجا لحاظ نشده بود. ما با محدود ساختن توجه خویش به این دو فرقه مذهبى پروتستان، افزایش همجنسى نمونه را وجهه نظر خود قرار دادیم. این امر مطلوب است; زیرا بى ثباتى دینى، بیش از سختى هر دین، به تنّوع آن گرایش مربوط است.تنها آن دسته از مادران و فرزندانى که در هیچ یک از متغیّرهاى به کار گرفته شده در این تحقیق رتبه اى از دست ندادند، 223 جفت مادر و فرزند را تشکیل مى دادند.
کیفیت تعامل خانواده: براى تعریف چگونگى ارتباط مادر و فرزند با یکدیگر، هفت مورد طراحى شدند. چون این موارد به طور جداگانه براى مادر و فرزند تنظیم شده بود، در مجموع چهارده پاسخ براى هر جفت مادر و فرزند به دست آمدند. ما دلیلى بر تأیید قضاوت مادران یا نوجوانان بر یکدیگر نیافتیم و تحلیل جدول نشان داد که تمامى بندهاى چهارده گانه مى توانستند در مقیاس یگانه کیفیت تعامل خانواده، با اعتبار 82% و همبستگى که بین 26% تا 54% (میانه 43%) در نوسان بود، آمیخته شوند. بندهاى نمونه (در نسخه مادران) عبارت بودند از: «من همواره به آنچه که پسر یا دخترم مى گوید، گوش فرامى دهم»، «دختر یا پسر من بیشتر کارهایى را که انجام مى دهد، براى من بازگو مى کند» و «من سخت مى کوشم تا دختر یا پسرم را درک کنم.» این مناسبت هاى عالى نشان مى دهند که اعضاى این خانواده خاص بر حسب درکِ متقابل آزادى و محبت، از ارتباط خوبى برخوردارند و این امر توسط هر دو گروه، تصدیق شده است. مناسبت هاى نازل عکس این را نشان مى دهند.
اعتقاد دینى/ فرقه دینى: مادر و نوجوان در مورد فرقه مذهبى خویش مورد سؤال قرار گرفتند. اگر پاسخ آنان این بود که دین مشترکى دارند، از آنان سؤال مى شد که میزان التزام آنان به دین خویش چقدر است. (خیلى زیاد=7، هرگز=1)
متغیّرهاى زمینه: ما در تحلیل خود، جدا از سایر متغیّرها، سنّ مادر و نوجوان، جنسیت نوجوان (رتبه بالا= مذکر)، موقعیت اجتماعى ـ اقتصادى، و شرایط خانوادگى (رتبه بالا= بى عیب، رتبه پایین = پدر فرزند هرگز با مادر زندگى نکرده است) را نیز به حساب آوردیم. جدول، میانگین ها و انحراف استانداردها را براى متغیّرهاى به کار رفته در این تحقیق به طور جداگانه براى خانواده هایى که نوجوان، دیندار نبوده و خانواده هایى که مادر و فرزند هر دو فرقه دینى مشترکى داشته اند، ارائه مى کند.
یک آنوا (ANOVA)ى چند متغیّره نشان داد که اختلافاتى بین گروه ها وجود داشت: P(P(F.
a در دسترس نیست; چون در مورد تعلق دینى خود چیزى نگفته است.جدول (1) میانگین ها و انحراف استانداردها (در پرانتزها) براى همه متغیّرها، به طور جداگانه براى نوجوانانى که تعلّق به دینى ندارند و نوجوانانى که وابسته به فرقه دینى مادرانشان هستند.
با استفاده از تحلیل واگشت منطقى، متغیّرهایى را که مى توانستند بیانگر این موضوع باشند که چرا نوجوانان اعتقاد مادران خود را کنار گذاشته اند، بررسى کردیم. جدول (2) برآوردهاى واگشت منطقى را ارائه مى کند. (ستون هاى دوم و سوم) چنان که جدول (2) نشان مى دهد، احتمالا در مورد مادران مسن تر، نوجوان نشان مى دهد که همان فرقه مذهبى را دارد که مادرش متعلّق به آن است. به علاوه، نتایج نشان دادند که احتمالا دختران کمتر از پسران فرقه مذهبى مادران خویش را ترک مى گویند. در ارتباط با فرضیه ما، ما تأثیرات مستقیم اعتقاد دینى مادر و یا کیفیت تعامل بین خانواده را نیافتیم. اما تحلیل ما نشان داد که تعامل این دو متغیّر، مهم (نه عالى) بود; چنانچه کیفیت تعامل خانواده خوب بود و مادر به دین خود التزام داشت، کمتر از سایر موارد انتظار داشتیم نوجوان وانمود کند که هیچ دینى ندارد. این نتیجه از سایر موارد، فرضیه شماره 1 را تأیید مى کند. به نظر مى رسد کیفیت عالى تعامل خانواده حقیقتاً موجب انتقال مؤثر ارزش هاى دینى از مادر به فرزند مى شود.
تحلیل دوم: اعتقاد دینى نوجوان تأثیر خاص | تحلیل نخست: ترک ایمان تأثیر خاص | |||
تنها | همه تأثیرات | تنها | همه تأثیرات | متغیّرها |
76/ | *28/ـ | 28/ـ | سنّ مادر | |
65/ـ | 18/ | (بله=عالى) سلامت خانواده | ||
68/ـ | 30/ | موقعیت اجتماعى ـ اقتصادى | ||
061/1ـ | 571/ | اعتقاد دینى مادر | ||
***409/0 | **452/1 | *009/ـ | 043/ـ | کیفیت تعامل خانواده |
*139/ـ | *410/ـ | 103/ | کیفیت تعامل خانواده | |
*158/ـ | *151/ـ | *258/ـ | *349/ـ | جنسیت نوجوان |
003/ـ | 004/ | سنّ نوجوان | ||
19/ | 23/ | R2 |
*P<0/5P;**P<0/01;***P<0/001
جدول (2) نتایج تحلیل واگشت منطقى (تحلیل نخست، بى اعتقادى به عنوان متغیّر وابسته، 216=N) و تحلیل عادى واگشت مجذور (تحلیل دوم، متغیّر وابسته اعتقاد دینى نوجوان 158=N)
ما با تحلیل تأثیرات متغیّرهاى توضیحى بر متغیّر دوم دل بستگى، یعنى اعتقاد دینى نوجوان، چنانچه با یک مورد مفرد سنجیده شده، اقدام کردیم. (بخش متغیّرها را مشاهده کنید.) تنها مشاهداتى در نظر گرفته شدند که نوجوان در آن ها به اعتقاد دینى اشاره کرده بود. مشاهدات دیگر(که در تحلیل اول مورد استفاده قرار گرفته بودند) ترک شده بودند. این امر منتج به نمونه گیرى از 158 فرد شد. جدول (2) نشان مى دهد که دختران کمتر از پسران تسلیم دین خود هستند. (مسیر استاندارد ضریب 158/0-، 5/0P<) در ارتباط با فرضیه دوم در خانواده هاى برخوردار از کیفیت بالاى تعامل خانوادگى، نوجوانان کمتر از خانواده هاى برخوردار از سطح پایین تعامل خانوادگى به دین خود دل بسته بودند. اما این تأثیر با تأثیر تعامل قوى بین کیفیت تعامل خانواده و اعتقاد دینى مادر تعدیل شده بود، به گونه اى که اگر اعتقاد مادر بالا و تعامل بین خانواده خوب بود، در حقیقت نوجوان بیشتر به دین خود دل بسته بود. (تأثیر استاندارد 409%، 001%P<) بنابراین، در صورتى که کیفیت تعامل خانواده از اندکى تأثیر مستقیم منفى بر اعتقاد دینى نوجوان برخوردار باشد، در ترکیب با اعتقاد دینى مادر، به نظر مى رسد کیفیت تعامل خانواده به اعتقاد دینى بالاى نوجوان کمک کند. بار دیگر این نتیجه با انتظارات ما هماهنگ شد.
تحقیق حاضر در جستوجوى تبیین این مطلب بود که والدین در نقش هاى خود به عنوان عوامل اخلاقى، چگونه از حفظ ارتباطات خوب با نوجوانان خود بهره مى برند. به عنوان یک نمونه، انتقال اعتقاد دینى از مادر به فرزند را مورد بررسى قرار دادیم. ما به این نتیجه رسیدیم که اگر کیفیت تعامل بین خانواده عالى بود، نوجوانان (الف) حقیقتاً کمتر ایمان خود را ترک مى کردند; و (ب) در حقیقت، بیشتر به فرقه مذهبى خویش دل بسته بودند. هر دو نتیجه فرضیات ما را تأیید کردند. بدین لحاظ، تحقیق حاضر اهمیت روابط خوب والدین با فرزند را در طى فرایند اجتماعى شدن بزرگ سالان جوان در زمینه انتقال ارزش هاى دینى والدین، بخصوص فرزندانشان را برجسته مى سازد. ما معتقدیم که نتایج ما ناشى از علاقه چشمگیر به مطالعات تربیتى اخلاقى کودکان مى باشد. به خوبى معلوم شده است که نوجوانان در مقطع «طغیان دینى» هستند (شرکات، 1991، ص 173) و اینکه «مردم جوان مى کوشند تا برخى فاصله هاى اجتماعى را بین خود و ریشه هاى دینى خویش وضع کنند.» (هاوت و گریلى، 1987، ص 331) اما به رغم اینکه در این تحقیق و سایر پژوهش ها آشکار گردید که دین از محبوبیت اندکى در بین نوجوانان برخوردار است، ولى ما قادر به نشان دادن آن بودیم که برجسته ساختن روابط خوب با کودکان، مادران را قادر مى سازد تا ارزش هاى خویش را به فرزندانشان منتقل کنند. ما حتى انتظار داریم که مادران در صورتى که کمتر به انتقال ارزش هاى ستیزه جویانه اقدام کنند، به موفقیت بیشترى دست یابند. نظر به تبیین این اصل، که چشمگیر ساختن روابط خوب یک فرد با فرزند، به تربیت اخلاقى او، که در اینجا ارائه شد، کمک مى کند، تأثیر نسبتاً ثابتى بر شدت این فرایند نیز برجا مى گذارد.
ما امیدواریم خاطرنشان سازیم که ما از بازگشت به ارزش هاى دینى کهن حمایت نمى کنیم، اما جالب است توجه کنیم که بسیارى از (اگر نگوییم همه) «ارزش هاى محورى مهم واقعى که به طور گسترده تقسیم شده اند» (همچون مراقبت، محبت، جوان مردى، مسئولیت، حفظ حرمت خود و دیگران) که عینیت تربیت اخلاقى هستند، (لیکونا، 1996) موضوع ارزش هاى مسیحى تاریخى مى باشند. بنابراین، ممکن است فردى انتظار داشته باشد نوجوانانى که در نمونه گیرى ما از نظر دینى تسلیم بوده اند نیز براى این ارزش هاى محورى به عنوان «بخشى از رفتار» ارزش قایل شوند. البته نمى توان گفت که پیروان غیرملتزم یا غیروابسته نیز بر این ارزش ها وقعى نمى نهند. اما به نظر مى رسد که انتقال کامل و جامع مجموع ارزش هایى که توسط دین مسیحى ارائه شده اند، با مشکلات کمترى نسبت به انتقال همان ارزش ها، بدون چنین اصل راهنمایى همراه باشد. براى پیروانى که از نظر دینى ملتزمند، روشن است که چرا ارزش هاى خاص ارزشمندند; پیروان غیرملتزم از این نظر، از میزان آزادى بیشترى برخوردارند و شاید رفتار مناسب همواره به طور شفّاف براى آنان روشن نباشد. بنابراین، تا حدّى سکولار کردن جامعه غربى، که مستلزم رشد «ابزاره» است، براى تربیت اخلاقى کودکان مناسب بود; چون به نظر مى رسد ابزار سنّتى انتقال ارزش هاى «اصلى» اخلاقى از طریق دین، کارایى خود را از دست داده باشد.( CFسطح پایین التزام دینى نوجوان که در جدول 1 گزارش شد.)
بنابر این تحقیق، حفظ ارتباطات خوب والدین با فرزند، یکى از مفیدترین وسایل جعبه ابزارهاى آنان به منظور انتقال ارزش هاى والدین به فرزندانشان مى باشد. اصولا انتظار آن است که این امر نه تنها به انتقال ارزش هاى دینى، بلکه به انتقال ارزش هاى اخلاقى به طور کلى منجر شود، خواه این ارزش ها در باور دینى ثابتى قرار گرفته باشند یا خیر. بنابراین، هرچند نتایج ما به طور مستقیم تنها از ارتباط با ارزش هاى دینى سخن مى گویند، اما آن ها به انتقال ارزش هاى اخلاقى به طور کلى نیز مرتبطند. در هر دو مورد، تعامل خوب والدین با فرزند موجب درونى سازى ارزش هاى والدین مى گردد.
پى نوشت ها
ـ این مقاله از منبع زیر گرفته شده است:
Journal of Moral education, Vol. 26.No. 2, 1997, P. 211.
1. توجه به این نکته لازم است که تحلیل هاى نویسندگان مقاله حاضر بى تأثیر از ارزش هاى سکولاریستى حاکم بر جوامع غربى نبوده و منظور از «دین» در مقاله نیز «آیین مسیحیت» است. (مترجم)
یکی از دلایل انتخاب این مقاله استفاده از متغیره مختلف و روش تحقیق و نتیجه گیری از آن می باشد . موفق باشید منتظر نظرات شما هستیم.